بازی عاشقی

چند وقت پیش این مطلبو نوشتم ولی امروز دیدم پاک شده حالا مینویسم.

دیدمش کیف دستم بود اومدم زنگ زدم برگشتم دست راست دیدم داره میاد.خوشحال شدم سیر نگاهش کردم.

ماشاالله ماشاالله عشقم برای خودش دیگه خانومی برای خودش شده بود بزرگتر. قد بلند تر. زیباتر.

یه چادر خوشگل پوشیده بود یه شلوار قشنگ و یک کتونی قشنگ. خودش میدونه دوستش دارم؟؟؟؟؟ 100درصد باید بدونه .داشت میرفت برای خودش مانتو بگیره .رفت و ما رفتیم بیرون که ی گرافیک برای سیستمم بگیرم که دیدمش با دختر عموش و داداش کو چیکش حتی اسم خودش هم نمیدونم.به خاطر مشغله کاری که دارم ودارم خرج تحصیلم رو در میارم دیگه وقت اینو ندارم که برم دنبالش.دیگه ما هم رفتیم و مغازه بسته بودماهم از خدا خواسته با وقتی که پیش اومده بوداز کوچه پس کوچه ها انداختم و رفتم سر راهش و دیدمش من باچرخ بودم   و از لحظه ای که دیدمش  اونم دیدم منو داره نگاه میکنه چشم تو چشم شده بودم میخواست بخنده منم میخواستم بخندم به زور خودمونو نگه داشته بودیم دیگه  تا جایی که از کنارش رد شدم رفتم که ببینم خودش تکی میره دیدم نه مادرش همون موقع  دیدم داشت میرفت و کلید انداختن رفتن تو ...ولی اونشب همش تو فکرش بودم.

 

بذار چیزایی رو که نگفتم ویادم نرفته رو بگم.

توی مدرسه ها بود زمستون و موقع امتحانات 20 روز امتحانات رو میرفتم کنارش میخواستم شمارم رو بهش بدم قلبم تاپ تاپ میکردومیخواستم شماره رو بدم ولی روم نمی شد 20 روز توی زمستون خیلی زیاده هاا ولی 20 بار رو نتونستم بدم بهش

 

 

2- توی تیر بود دیدم نشته تو ماشینشون داره با گوشی ور میره اعصابم خورد شد گفتم دوست پسر؟؟؟ این؟؟؟؟ رفتم به یه بهونه دیدم نه بابا آهنگه .خیالم راحت شد 

 

 

 

عشق منه دلیل          زنده بودنمه

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1398برچسب:, توسط بنده خدا

 میترسم از روزی که نتونستم بگم دوست دارم و تو با کسی دیگه باشی ومن باز هم تنها وفقط به یاد تو شب ها اشک بریزم. وقتی قلبم درد میگیره میگم نمی دونم شاید میگه مال اون نیستم و یاد اون نباش و توبازی عاشقی رو باختی.دوست دارم گریه کنم.ولی یه وقتایی هست که آرومم به یاد تو با رویای تو تورو در کنارم حس میکنم تو رو.ولی چشمام  باز میکنم میبینم دروغه دوست دارم بیام در خونتونو بزنم وفرار کنم وبیام تورو جلوی در ببینم.یا اینکه شب بیام تو کوچتون به یاد تو ببینمت فقط همین.

دوست دارم با هم قرار بزاریم توی پارک بالای کوچتون وشب با شه وسرد وبقلت کنم.

میرم پارک ولی فکرت از یادم نمیره فکر بودنت فکر آغوش تنت فکر بو سیدنت

دوست دارم همه دنیا رو صدا کنم به یاد تو .به عشق تو 

دوست دارم اونقدر بنویسم تا دستام حس نداشته باشه و چرت و پرت توی دفترچه خاطرات مجازی عشقم بنویسم

 

میگن هیچ عشقی تو دنیا                                                             مثل عشق اولی نیست 

    میگذره 4سال اما                                                                     از خیالت رفتنی نیست

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1398برچسب:, توسط بنده خدا

  وقتـی مرا بغل مـی کنـی



چنان جاذبه‌ﮮ آغوشت به 




جاذبه‌ﮮ زمین غلبـه مـﮯکنـد
 



کـه روحـم بـه پـرواز درمــی آیـد …
 

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1398برچسب:, توسط بنده خدا

  حالِ دلم

خوب که نه !
 


امّا تــو که بیایی
 

گمان می کنم خوب تر خواهد شد..
 

و آن وقت است که من
 

معجزه ی تــو را
 

به رُخ ِ همه ی "روانپزشک ها" خواهم کشید!
 

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1398برچسب:, توسط بنده خدا

 


"دلـــــــــــم" ...

 


یــ ــک کوچـــ ــه ی بـــ ــن بستـــــ میـــ ــخواهـــد ...
.
و یـــــــ ـک باران نــــــم نـــــــم ،...
.
و یـــــــــ ـک "خـــــــــــدا" ...
.
که کمــ ــی باهـــ ـــم راه بــ ــرویـــــم .... همیـــ ــن ...

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1398برچسب:, توسط بنده خدا

امان از عاشقی .عشم.اون عشق اولیم.که 4 ساله نتونستم بهش بگم دوستت دارم.........................

دیشب دیدمش.ولی با خانوادش بود.من هم نگاه کرد قند توی دلم آب شد.دوستش دارم فراوون

منم نگاهش کردم.دلم همه جا داره گیر میکنه همه جا باید چه کار کنم نمی دونم.............................

حتی اسمش رو هم نمیدونم.دختر خوبیه.............محجبه هم هست فک نکنی یه بار به خاطر.......

فقط بدون

                     * * *

               * **                    ****       **       * *        * *       **           ///       ///        **

            * *                         *      *       **       **        **       **                                  **

             * * *                     ****           *****************************************

                   * * *               *

                                           *

                                               دارم

ارسال در تاريخ شنبه 21 مرداد 1398برچسب:, توسط بنده خدا

دوباره اعصابم خورده.حکایت اون نیست اصلاعرضه ندارم دوست دختر داشته باشم.نمی دونم این مطالبم رو پاک کنم یا نه؟؟؟؟؟به هر حال روز گار نامردیه همه به هم توی بازی عاشقی میبرن.ولی منم که بازی عاشقی باختم.نمی دونم شاید اون داره با کس دیگه ای بازی میکنه نمی دونم.اصلا خدا منو فراموش کرده.نمی دونه دارم عذاب میکشم .بقیه به هم نارو میزنن ولی همیشه یکی زاپاس دارن.توی خیابون میری با دوستت اصلا نه قیافه ای نه سر زبونی نه هیچی دخترا بهش آمار میدن ولی من .....................................................................................

بماند .ولی دارم بیشتر عاشق میشم.عاشق همه هر کی میبینم. ولی چه فایده بخوام کسایی رو بگم که دوستشون دارم زیادن ولی بعضیا نیستشون.گذری بودن  یا اصلا بیرون نمیان.ولی عاشقی واقاً بد در دیه بچه که بودیم.هر کی میگفت عش مسخرش میکردیم.ولی الان.آدمایی هستن برای هوس سراغ دختر میرن.ولی من نه 

به خاطر اینکه تنها نباشم.بخوام دردو دل کنم زیادن اینا یه درصدم نیست .این شعرم نوشتم به خاطر خودم وکسایی مث خودم.

 

پاییز چه فصل زردیه 

عاشقیم چه دردیه

گم شده باز این دل من 

پس کی میای به کمکم

دستاتو میخوام بگیرم

تو بمونی من بمیرم

عاشقیم نوبتیه

آخ که چه بد عادتیه

ارسال در تاريخ جمعه 20 مرداد 1398برچسب:, توسط بنده خدا

  از تمامی دوستان خواهشمندیم که برای نویسندگی در این سایت شرکت کنندوداستان های عاشقانه ودرد ودل های خود را بنویسند.نویسندگی در این سایت هیچ محدودیتی ندارد و همه میتوانند در این سایت برای نوشتن مطالب عاشقانه ثبت نام کنند.برای نویسندگی یک نظرخصوصی دهیدونام کاربری ورمز عبوروایمیل(درصورت محدودیت نداشتن شماره تلفن)خود رانوشته وبرای ما ارسال کنید.

                *با تشکر مدیریت..::.::..بازی عاشقی..::.::..*

ارسال در تاريخ چهار شنبه 11 مرداد 1398برچسب:, توسط بنده خدا

 از تمامی دوستان خواهشمندیم که برای نویسندگی در این سایت شرکت کنندوداستان های عاشقانه ودرد ودل های خود را بنویسند.نویسندگی در این سایت هیچ محدودیتی ندارد و همه میتوانند در این سایت برای نوشتن مطالب عاشقانه ثبت نام کنند

ارسال در تاريخ یک شنبه 8 مرداد 1398برچسب:, توسط بنده خدا

سلام........

خدا ی لطفی کرد که بهش رسیدم......

از خدا و عشقم ممنونم......

باورم نمیشه......

ممنون از همه دوستایی که همراهیم کردند....

دیگه بلاگم آپ نمیشه.....این آخرین آپه

 

خدا که قلب شکسته منو دید منو بهش رسوند....واقن ممنونم.....

خدا نگهدار..................................

ارسال در تاريخ سه شنبه 1 مرداد 1398برچسب:, توسط بنده خدا

 برای ساخت قالب حرفه ای وبلاگ خود بر روی عکس زیر کلیک کنید

ساخت قالب حرفه ای وبلاگ

ارسال در تاريخ چهار شنبه 21 تير 1398برچسب:, توسط بنده خدا

دوباره دیشب دیدمش اعصابم خورد شد.تا ساعت 4 صبح توی فکرش بودم وهمش داغون بودم.ولی صبح دفتر داداشم رو باز کردم یه سری جمله پند آموز خوندم که امیدوار شدم.پس آخر به هم خواهیم رسیــــــــــــــــــد

خدایا شکرت.هی فکر میکنم بهم میرسونیش یا یکی بهتر از اون نمی دونم توی تقدیرم چی نوشتی.

ارسال در تاريخ چهار شنبه 21 تير 1398برچسب:, توسط بنده خدا

 خدایا قسمت میدم به این شب عزیز

شب تولد عزیز ترین عالم

ما دو تا رو به هم برسون

قسمت میدم .قسم به این روز های عزیز

دو تا عاشق رو به هم برسون

ارسال در تاريخ چهار شنبه 14 تير 1398برچسب:, توسط بنده خدا

  خدایا دستت درد نکنه بعداز نوشتن اینا بهم کمک کردی ومن

 

دیدمش...ولی چرا تنهاش نذاشتی تا بهش بگم .امشب هم ی

 

فرصت بده وتنهاش کن .تامن ببینمش و بهش بگم.ای

 

خدا...............                                                      

 

دیشت رفتم پارک .توی پارک دیدمش.یکسره نگام میکرد ...ولی

 

حیف با خواهرش بود ونتونستم بهش بگم.

 

 

خدایا بهم کمک کن.

ارسال در تاريخ سه شنبه 13 تير 1398برچسب:, توسط بنده خدا

ضیافت های عاشق را

خوشا بخشش .خوشا ایثار

خوشا پیدا شدن در عشق

برای گم شدن در یاست

*****************

چه دریایی میان ماست

خوشا دیدارما در خواب

چه امیدی دل این ساحل

خوشا فریاد زیر آب

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن

خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن

*************************

اگر خوابم .اگر بیدار اگر مستم اگر هوشیار 

مرا یارای بودن نیست تو مرا یاری کن ای یار

تو ای متون خواب من 

من تن خسته را دریاب 

*************************

همیشه خواب تو دیدن دلیل بودن من بود

چراغ را بیداری اگر بود از تو روشن بود

*************************

ضیافت های عاشق را 

خوشا بخشش .خوشا ایثار

خوشا پیدا شدن در عشق

برای گم شدن دریاست

***************

نه از دور و نه از نزدیک

تو از خواب آمدی ای عشق

خوشا خود سوزی عاشق

مرا آتش ندید ای عشق

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن

خوشا مردن.خوشا از عاشقی مردن

**************************************************

شعی از استاد بزرگ داریوش که از ته دل منم بود

به سلامتی همه عاشق ها

 

 

 

 

ارسال در تاريخ دو شنبه 12 تير 1398برچسب:, توسط بنده خدا

از اون ماجرا وندیدنش خیلی وقته میگذره .نتونستم باهاش دوست بشم

اصلانمی تونم باکسی دوست بشم .چون 

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

می خوام با وفا باشم.

با یک نفر باشم.

برای هوس با او نباشم.

 

فقط باشم که تنها نباشم.

باید نیت های پلید داشته باشم که با کسی باشم

فقط همین.

 

این مشکل من نیست مشکل خیلی از شما هم هست

 

به سلامتی همه آدم های تنها

 

ارسال در تاريخ دو شنبه 12 تير 1398برچسب:, توسط بنده خدا

 امروز دوباره دیدمش فردا حتما تمومه حله .دیگه تموم میشه.خدایا کمکم میکنی؟

 

 وقتی پایت خواب میرود...

نمیتوانی درست راه بری...لنگ میزنی!

اما وقتی قلبت خواب میره ...نمیتوانی درست فکر کنی

عاشق میشوی...

 

ارسال در تاريخ سه شنبه 23 خرداد 1398برچسب:, توسط بنده خدا

امروز دوباره دیدمش.خیلی دوستش دارم.خدایا چرا نمیتونم بهش چیزی بگم.کاش کاری میکردی بتونیم با هم دوست بشیم همش توی فکرشم .ای خدااااااا

نه به خاطرهوا وهوس بلکه به خاطر خودش اولین دختری که توی زندگیم عاشقش شدم

 

جوری شده که منم مثل دخترا اومدم وبلاگ نوشتم تا درد ودل کنم

شاید بعضی از دوستان به من بخندند ولی من مثل کسایی نیستم که 5تا دوست داشته باشن بعد به همشون بگه دوستت دارم .بلکه اولین دختریه میخوام با هاش حرف بزنم 

و دوســــــــ ـ ت بــــ ـ ــــشــــ ـ ـم

ارسال در تاريخ دو شنبه 22 خرداد 1398برچسب:, توسط بنده خدا

 نیستی تا گریه های بی امان مرا ببینی

نیستی تا صدای هق هق مرا بشنوی

نیستی تافریادهای بی صدای مرا دریابی

نمی دانم تاکی باید به انتظارت باشم نمی دانم

فقط خوب می دانم بی تو همه جا برایم تاریک وسرد است

خوب می دانم بی تو نمی توانم زندگی کنم

خوب می دانم که بغض سنگین گلویم را فشار می دهد 

خوب می دانم که دلم می خواهد به وسعت دریا در نبودت بگرید

خوب می دانم آنقدر دلتنگت هستم که با شنیدن نامت می گریم

ارسال در تاريخ دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, توسط بنده خدا

 برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...


برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...

برای تويی كه احسا سم از آن وجود نازنين توست ...

برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...

... تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است برای

برای تويی كه قلبت پـا ك است ...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است.................


ارسال در تاريخ دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, توسط بنده خدا

 

عشق يعني مستي و ديوانگي

عشق يعني با جهان بيگانگي

عشق يعني شب نخفتن تا سحر

عشق يعني سجده ها با چشم تر

عشق يعني سر به دار آويختن

عشق يعني اشک حسرت ريختن

عشق يعني در جهان رسوا شدن

عشق يعني مست و بي پروا شدن

عشق يعني سوختن يا ساختن

عشق يعني زندگي را باختن

***

عشق يعني انتظار و انتظار

عشق يعني هرچه بيني عکس يار

عشق يعني ديده بر در دوختن

عشق يعني در فراقش سوختن

عشق يعني شعله بر خرمن زدن

عشق يعني رسم دل بر هم زدن

عشق يعني لحظه هاي التهاب

عشق يعني لحظه هاي ناب ناب

عشق يعني با پرستو پر زدن

عشق يعني آب بر آذر زدن

*

عشق يعني چون محمد پا به راه

عشق يعني همچو يوسف قعر چاه

عشق يعني بيستون کندن به دست

عشق يعني زاهد اما بُـت پرست

عشق يعني همچو من شيدا شدن

عشق يعني قطره و دريا شدن

عشق يعني يک شقايق غرق خون

عشق يعني درد و محنت در درون

عشق يعني يک تبلور يک سرود

عشق يعني يک سلام و يک درود

عشق ،

آمدني بود نه آموختني

ارسال در تاريخ دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, توسط بنده خدا
ارسال در تاريخ دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, توسط بنده خدا

 چند روز پیش رفتم دندونپزشکی رفتم تو یه دختری اونجا بو همسن خودم16-17بود.زیاد نگام میکرد.

ولی در عوض خیلی خوشگل بود.بلند شد بره تو دیدم بدن خوبی داره (فکر بد نکن)ولی مانتویی بود. 

میخواستم برم روی مخش که نشد(آخه کسی نیست بگه تو اهل مخ زدن بودی خوب بود مخ 100نفر رو تا حالا زده باشی)هیچی رفت تو براش آمژول زد یه جیغی زد خندم گرفت (آخه آمپول دندون درد داره؟؟)

هیچی رفتم بیرون دوباره اومدم دیدم نشسته .

میخواستم شماره رو بندازم توی کیفش که منشیه دیوث نرفت اونور گه میرفت مینداختم و میرفتم .

هیچی اینم تموش شد وللش داش

ارسال در تاريخ شنبه 15 مهر 1391برچسب:, توسط بنده خدا

 گفت: بنویس. گفتم با چه بنویسم قلم ندارم؟ گفت : با استخوانت بنویس. گفتم مرکب ندارم با چه بنویسم ؟گفت : با خونت بنویس. گفتم : ورق ندارم بر روی چه بنویسم؟ گفت : بر روی قلبت 


بنویس. گفتم چه بنویسم؟ گفت :بنویس دوستت دارم.

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, توسط بنده خدا

 این خط و این نشان


که دلت برای هیچکس به اندازه من تنگ نخواهد شد

برای نگاه کردنم

بوسیدنم

خندیدنم

برای تمام لحظه هایی که کنارم بودی

... روزی که نیستم

دلت برای همه ی این ها تنگ خواهد شد ...♥♥

 

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, توسط بنده خدا

  کــــــاش توی زندگی هم...
مثل فوتبال ،
وقتی زمین می خوردیُ
از درد به خودت می پیچیدی....
داور میومد از آدم می پرسید ........
میتونی ادامه بدی؟؟؟

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, توسط بنده خدا

  خداوندا !
دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم ؛
اما خوب یادم هست ،
هرگاه که گم شدم دستم در دست تو نبود ...

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, توسط بنده خدا

  بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....

بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....

بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...

بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....

بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم 

دوسش داری....

بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی 

برای چی....

بزن به سلامتی دوست وآدمهایی که از پشت خنجر زدن...



ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, توسط بنده خدا

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, توسط بنده خدا

  بی تو نه شعر می چسبد

نه مرور خاطره

نه سیگار

من دلم آغوش می خواهد ، می فهمی ؟؟؟

ارسال در تاريخ سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, توسط بنده خدا

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد