نمیدونم چه کارکنم. دیگه همه چی تخماتیک شده.دلم دوباره گیر کرد.همسایم .دوست دارم بشینم وگریه کنم.
کسی که از حال من چیزی نمیدونه.حتی خدا.خدا هم منو از یادش برده.نمیدونم چههههههههه کار کنم.
لعنت به این دنیات خدا که همه 20تا 20 تا دارن ما 1نفرم نداریم
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*//*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
عشق بیستمم هم پیدا شد
*/**/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/
دوستان نظر بدید برایس پست نه آدرس وبلاگ
نمیدونم باز اشتباهه.که دارم عاشق میشم.
نمیدونم بازم گناهه.دلم از دنیا بریده
بریده بودمش خودم
فکر نمیکردم یه یه روز دو باره من عاشق بشم.
کاش میدونستم که یه روز میتونستم پرواز کنم
کاش میتونستم که یه روز این دلو بیدارش کنم
بگم باشه عزیز من پاشو از خواب خوشت
بگم که دل نده به باد برو بده به یار خودت
توی خیابون با دوستات راه میری میگه این دوستمه .این دوست فلانیه و.......
ولی من هیچ چیزم از اونا کم نیست .بیش ترم هست ...........یادش بخیر یه وبلاگی بود یه نفر مثل خودم این
چنین جمله هایی نوشته بود که از ته دل منم بودکه متاسفانه یکیش خاطرم هست که نوشته بود
""هر کسی که میگه دوست دختر حسودیم میشه""منم مثل اون.نمی دونم
عاشق خیلی هاشدم.اما تونستم بگم .همش فرا موش کردم ولی دو نفر رو نتونستم از یاد ببرم .این دو تا اصلا هم رو ندیدن ولی خونه هاشون باهم دیگه 100 متر فاصله داره .نمی دونم شاید دلم توی اون محدوده گیر کرده.شاید فکر احمقانه ای باشه ولی همش فکر میکنم این دو تا هم منو دوست دارن ...یکی شون رو 5 ساله نتونستم از یاد ببرم و با دیدنش در دوهفته پیش دو باره...ولی اون یکی یه ساله ...
از 12تیر به بعد ندیدمش.هرچی خواستم توی این مدت بیام وچیزی بنویسم نتونستم.دیگه خیلی کلافه ام برای این که توی بازی عاشقی در حال باختم.همین چند دقیقه پیش خواهرش رو دیدم ولی اون نبود.ولی چشمم آب نمی خوره که داشته باشم.
اولش میگفتم آرزو نه.اما یه جا دیدم نوشته بود که آرزو کن شاید خدا در سرنوشتت نوشته باشد آرزوو
خیلی چیز ها میخوام بنویسم ولی نمی تونم.
دلیل اینکه آرومم امید لمس دستاته
همین لبخند پنهانی کنار لحن گیراته
دلیل اینکه تنهایی همین دستای تنهامه
همین دنیای تاریکم همین تردید چشمامه
شبیه حس پژمردن دچار شک وبی رنگی
منو روحم تو تنهایی حقیقت داره دلتنگی
لا لا لا لا لا *************************
هنوزم میشه عاشق شد هنوزم حال من خوبه
ببین دنیا پر از رنگه عنوزم عشق محبوبه
لا لا لا لا لا لا************************
تو دلگیری نمی دونی چه رویایی به من دادی
اگه فکر میکنی سردم برو رد شو تو آزادی
نمی دونی چقدر سخته تو پشت رمز دیواری
نمی دونم تو این روزا چه احساسی به من داری
شبیه حس پژمردن دچار شک وبی رنگی
منو روحم توتنهایی حقیقت داره دلتنگی
لا ال لا لا لا لا لالا**********************
هنوزم میشه عاشق شد هنوزم حال من خوبه
ببین دنیا پر از رنگه هنوزم عشق محبوبه
لا لا لا لا لا لا لا ***********************
نه اینکه سرد ومغرورم نه اینکه دور از احساسم
بذار دست دلم باز شه بزار دنیا رو بشناسم
تموم شهر خوابیدن من از فکر تو بیدارم
یه روز میفهمی از چشمام چه احساسی به تو دارم
منو ویرون کنیآباد میشم
تو زندونم کنی آزاد میشم
آره منجنون میشم وقتی که تلخی
یه کم شیرین بشی فرهاد میشم
یه کم شیرین بشی فرهاد میشم
**********************
تو هرجا باشی دنبالت منم من
توی تقدیر امسالت منم من
اگه حافظ اگه قهوه اگه رمل
بگی میبینی تو فالت منم من
میدنم عشق تو تا خیر داره
ولی اسرار من تاثیر داره
توهم دیوونه من میشی آخر
تب مجنون بدون واگیر داره
تب مجنون بدون واگیر داره
********************
منو ویرون کنیآباد میشم
تو زندونم کنی آزاد میشم
آره منجنون میشم وقتی که تلخی
یه کم شیرین بشی فرهاد میشم
یه کم شیرین بشی فرهاد میشم
*************************
*************************
*************************
***********************
چه کار کردی با قلبم که به خاطر تو بیرهمم
**************************
شعر هایی از استاد بزرگ احسان خواجه امیری
چه رسمی داری ای دوره زمونه
که هر روزت یه جا عاشق کشونه
هزاران ساله که میجنگه آدم
نمیدونه گرفتار جنونه
زمونه.آی زمونه.آی زمونه
تا بستون هم اومد گفتیم که دیگه اون هستیم واز تا بستون هم لذت می بریم نمی دونستم که کوفتم میشه این تابستون ومثل روزهای دیگه که تنهام
به قول شاعر::
همیشه خواب تورادیدن دلیل بودن من بود
.لعنت به این دنیا.ای خدا خسته شدم
تا کی تنها باشم.ای خداااااااااااااااااااااا
خواهش از بهر ستم خواهی انسان مکن عشق در سینه نگهدار و هیچ فاش مگو چون که تاریک است این راه و از آن یاد مکن عشق آیینه قلب است در آن زنگی نیست لیک این جمله نگهدار و عنوان مکن در درون مایه عشقت ز جفا دوری کن آشکارا زین سخن هیچ کجا یاد مکن اگر از بهر کسی در عشق مردی. مردی ورنه از جورو جفا عشق فریاد مکن
عشق را بی سبب عنوان مکن
آرزوی من این است زیر سقف این دنیا
من برای تو باشم ، تو برای من تنها .
آرزوی من لحظه ای در کنارتو بودن
به تنها آرزویم میرسم؟
ین روزها بیش از حد ساکت و ساکنم
چیزی نیست که مرا سرِ شوق بیاورد جز تــــــــو !
که تو هم نیستی ...
من به جرم باوفایی این چنین تنها شدم ، چون ندارم همدمی بازیچه ی دلها شدم .
اگر می خواهی مرا ببینی پلکهایت را روی هم بگذار و چشمانت را ببند...من همانی هستم که هیچ وقت مرا ندیدی.
" بند بند وجودمــــ ـــ ـ ..
بـه بند بند وجود تــو بستــه استـــــ ــــ ـ
با این همه بنــد
چه قـــــ ـــ ـدر از هم دوریـــــــ ــــ ـم" .
می گویند خدا تنهاست .احساس تنهایی میکنم
روزهايی كه بارون مياد هر چند تا دونه بارون جمه كردی دوسم داری هر چند تا كه نتونستی جمع . روزهايی كه بارون مياد هر چند تا دونه بارون جمه كردي دوسم داری هر چند تا كه نتونستی جمع كنی دوست دارم . !
به دنبال رفیقی باش که با تو گریه کنه چون کسی که با تو بخند زیاد است
من اینجا بس دلم تنگ است،
و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
، بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم
، ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است .
صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو
، یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو
خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد
تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو
لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی
تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو
صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو
یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو
تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند
تو بمان گریه به زنجیر شود بعد برو .